: 1748
1403/02/10
به مناسب زادروز شاعر دو کاج
یادداشت: حال شاعرانه و منش اخلاقی استاد محمدجواد محبت
یادداشت: حال شاعرانه و منش اخلاقی استاد محمدجواد محبت

10 اردیبهشت سالروز تولد محمدجواد محبت شاعر گران‌قدر معاصر است، که اگر هنوز در جمع ما بودند امروز هشتاد و یک ساله می‌شدند. به همین بهانه در یادداشت تک‌نگاری این هنرمند که توسط دکتر علیرضا شعبانیان، دکترای ادبیات فارسی نوشته شده‌است درباره ویژگی‌های ارزشمند شعر و شخصیت ایشان بخوانید.

مجله میدان آزادی: 10 اردیبهشت سالروز تولد محمدجواد محبت شاعر گران‌قدر معاصر است، که اگر هنوز در جمع ما بودند امروز هشتاد و یک ساله می‌شد. به همین بهانه در یادداشت تک‌نگاری این هنرمند که توسط دکتر علیرضا شعبانیان -دکترای ادبیات فارسی و از دوستان و شاگردان استاد محبت- نوشته شده‌است درباره ویژگی‌های ارزشمند شعر و شخصیت ایشان بخوانید: 

محمدجواد محبت شاعری زلال‌اندیش و نازک‌خیال بود که شعرش آیینه‌ی حیات اوست و لطافت حیاتش در شعر او جاری، شاعری معناگرا که انگاره‌های اخلاقی و آیینی و شعر باورمندانه از شاخصه‌های بارز کلام اوست که با جانی به بیکرانگی آسمان پاک، نگاه روایی و اعتقادی خود را بیان کرده است. ذوق فطرى و درک ذاتی زنده‌یاد محبت از هندسه‌ی زبان فارسی موجب شد تا به زبانی نرم و ملایم برای بیان حالات روحی  خود دست بیابد، زبانی که ساده و نغمه‌گونه و محاوره‌ایست.

در حقیقت نوعی از لطافت و روشنی و دلنشینی در کلام ایشان نهفته و پیداست؛ شکوفه و اشک و باران و دعا در شعر ایشان مظاهری از آن لطافت و به‌گزینی است و طبعاً به واسطه‌ی سال‌های معلمی، زبانی به‌گزین و شیوه‌ی بیانی آمیخته با نصیحت و طبعی آموزنده دارد و بیشتر در بند حرف زدن است تا تصویرسازی‌های شاعرانه که البته تصویرهایی هم از این جنس دارند: 

شب چون به چشم سرمه‌ای از خواب مي‌كشند
ياران گريه رخت به گرداب می‌کشند

احساسات لطیف و عواطف انسانی و پیوسته در اندیشه‌ی دیگران به‌سربردن و غم‌خواری اهالی  روزگار در شعر‌های ایشان نمایان است همان طور که ذاتاً این گونه بود که:

 اگرچه خاطره‌ها، سخت، گریه‌انگیزند
 ولی خیال «کُبی»1 گریه بیشتر دارد

باید اشاره کرد که این حس و عاطفه‌ی زلال و رقیق و ارجمند و نیروی ادای معانی و لطف و ذوق در شعر ایشان نتیجه‌ی انس با کلام وحی بود و برای مثال خواندن سوره‌هایی خاص از کلام وحی در سفر و حضر، عادت معهود و مألوف ایشان بود.

 یادشان خوش که حقیقتاً حضورشان برای هر جمعی آرام‌بخش بود و در بار و بساطشان هم همیشه داروهای گیاهی و تحفه‌ها و سوغات کرمانشاه بود به همراه تجویزهای مهربانانه و جالب که به جهت استحباب فقط با دست راست دادوستد می‌کرد. 

سال‌ها پیش که در سفری شاعرانه نیمه‌شبی به مشهد رسیدیم، بنده بی‌درنگ عزم زیارت امام رئوف کردم؛ استاد پس از تأملی گفتند: بیا با هم برویم و «بیا ز شاه خراسان نصیب خویش بگیریم». طول مسیر همراه بود با حلاوت هم قدم شدن و سخنان گرم ایشان و ذکر خاطره آن مرد مسیحی که سال‌ها در پیشگاه حضرت به نشانه‌ی احترام کلاه از سر برمی‌داشت و چه و چه... به قول خودشان:

کرامت تو قدیم است تازگی که ندارد
خدا تو را ز کرامت برای ما بگذارد

در خلوت حرم، ضریح حضرت را در آغوش گرفتند که:

خدات کرده سفارش مران زخویش گدا را
من آن که گفته خداوند، ای کریم خدا را
دلی به بند ملال، آهوانه سوی تو آمد
زبان اشک گشود و به گفتگوی تو آمد

 چهره‌شان گلگون بود و شناور در اشک و شعر، که در خلوت ایام نیز غالباً این‌گونه بود. بعدها شکرانه‌ی آن سبک‌روحی و رهایی و سکر شبانه را باکرامت کلام خود بارها به‌جای آوردند و سرخوشی و حسرت آن زیارت و هم پرسه شدن هنوز جاری است که دری زبخت گشوده بود و نصیبی از وقت.

یادشان خوش که وعده‌ی نهار را نیز کنار گذاشته بودند و می‌گفتند: «اهل بهشت دو وعده‌ی غذایی دارند، صبح و شام وَ فَاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ»... بهشت خدا نصیب ایشان.
 


1.  . اشاره دارد به نخستین شعر استاد محبت با عنوان «کُبی کجاست؟» که برای سختی‌ها و رنج‌های یکی از دانش‌آموزانش که دختری به نام کبی بود سروده بود.

 


مطالب مرتبط: 

فهرست: 14 شعر از بهترین شعرهای محمدجواد محبت

یادداشت: مرور چند شعر زیبای تقدیمی به استاد محمدجواد محبت
 

https://azadisq.com/mag/ID/1748
حق انتشار محفوظ است © میدان آزادی